حراج نسخه های اصلی هری پاتر

7 نسخه استثنایی از اولین ویرایش کتابهای هری پاتر که همه آنها شامل دست نویس هایی از رولینگ هستند و تعدادی دیگر از دست نوشته های وی به حراج گذاشته شده اند. پیتر رولینگ پدر جی کی رولینگ این نسخه ها را که مدتها از انظار پنهان مانده بود در تاریخ 10 دسامبر 2003 (یعنی امروز)در نیویورک به حراج میگذارد.تخمین زده شده که این کتابها به قیمت 200000 دلار یا 125000 پوند به فروش روند.در یکی از موارد که کتاب 4 اهدایی رولینگ به پدرش است راز انتخاب اسم «رون» افشا شده و پیش بینی میشود این نسخه به تنهایی 75000 دلار به فروش رود!!!!.
در این نوشته رولینگ افشا کرده که اسم رون را از اسم یکی از دوستان خانوادگیشان به اسم رونالد ریدلی اقتباس کرده است.
در این نوشته رولینگ خطاب به پدرش مینویسد:«پدر عزیزم اگر من رونالد(ویزلی) را ریدلی نامیده بودم. ممکن بود برای دوستمان ایجاد مزاحمت شود. ولی اگر فقط اسم رون را از او بگیرم البته طوری نخواهد شد».
متن اصلی نوشته رولینگ:
Dear Dad, If I had said Ronald (Weasley) Ridley, they would have tracked the poor bloke down... but that's why Ron's called Ron, of course

عکس دستنویس رولینگ:



در زیر نوشته رولینگ یک جن کوتوله (gnome) را کشیده که از یک دست که روی آن «کشنده موجود موذی» (Pesticide) نوشته شده فرار میکند!!!!!! icon_twisted.gif icon_twisted.gif icon_twisted.gif icon_twisted.gif

مرجع: http://www.mugglenet.com/

نسخه های به حراج گذاشته شده و جزییات را در اینجا ببینید:
نسخه های حراج

گفت وگو با جی کی رولینگ

گفتگوی اختصاصی یاس نو با " جی . کی . رولینگ " خالق مجوعه داستان های " هری پاتر "

چند روزی بیشتر از انتشار آخرین کتاب " جی . کی . رولینگ " نگذشته بود و من هم مانند بسیاری دیگر در جستجوی یافتن نسخه ای از آن بودم . مارشال مک لوهان اعتقاد داشت که جهان تبدیل به دهکده ای کوچک امّا پر ازدحام خواهخد شد . من هم اعتقاد دارم که این چنین شده است ؛ امّا هنگامی که می دیدم مردم حتّی در دور افتاده ترین نقاط جهان تنها با کلیک یک موس به خرید هر آن چه که می خواهند می پردازند و من در این گوشه دنیا ، به تنگ آمده از برهوت ارتباطات ، باید چشم انتظار مسافری بازگشته از ینگه دنیا باشم تا شاید کتابی را برایم به ارمغان بیاورد ، احساس خوبی نداشتم . این انتظار چند روزی به طول انجامید تا سر انجام به یمن لطف دوستی بازگشته از خارج ، توانستم نکته الکترونیکی این کتاب را خریداری کنم . در تکاپوی برگردان کتاب بودم که اتفاقی شاید کم سابقه - البتّه باز هم برای ما ساکنین برهوت ارتباطات - روی داد . در سایت رسمی هری پاتر خبری کوتاه نظرم رو جلب کرد . " جی . کی . رولینگ " خالق این مجموعه آثار به پاسخ دهی به پرسش هایی می پرداخت که از سوی کودکان علاقه مند به کتاب او طرح می شد . سؤالات بسیاری در ذهنم شکل گرفته بود . شاید می توانستم ناگفته‌های شنیدنی بسیاری را از زبان او بشنوم و انتقال دهم . گفت گو در تالار گفتمان ، یا چت روم ساده ای آغاز شد . سیل سؤالات بر روی صفحه و پاسخ های رولینگ که هر از گاهی یکی از صد ها پرسش بی پایان را پاسخ می داد . سعی کردم تا شانس خود را امتحان کنم . به عنوان اوّلین سؤال خودم را به عنوان یک ایرانی که در حال ترجمه آخرین کتاب اوست معرفی کردم و پرسیدم که ایده خلق شخصیت هری پاتر چگونه و در کجا شکل گرفت . انتظار پاسخ نداشتم امّا در کمال تعجّب تنها چند ثانیه بعد رولینگ با ابراز تعجّب از این که چگون در چنین فرصت کوتاهی کتاب وی به ایران رسیده است ، از من در مورد نحوه دستیابی به کتاب پرسید . به طنز نشوتم که : " باور کنید که کتاب شما را با پرداخت پول خریده ام ، آن هم نسخه الکترونیکی آن را ! " و اضافه کردم که : " حتماً نگران کپی رایت اثر خود هستید ؟! " رولینگ در پاسخ نوشت : " تصوّر می کنم کشور شما هم مانند برخی ار کشورهای دنیا این قوانین را قبول ندارد . به هر حال تصوّر نمی کردم که این کتاب با این سرعت در کشوری به این دوری ترجمه شده و به چاپ برسد . " پرسید که آیا کودکان ایرانی هم با آثار او آشنا هستند . گفتم که مجموعه داستان های " هری پاتر " پرفروش ترین کتاب های این رده سنی هستند و ... افزودم که روزنامه نگارم و بنا به اقتضای کار خود امیدوارم بتوانم چند پرسش را مطرح کنم . پاسخ رولینگ برایم بسیار جذّاب بود : " من این فرصت را به کودکان اختصاص داده ام ، نه برای مصاحبه ، در صورت تمایل پرسش های خود را به آدرس ... ایمیل کنید . " به راحتی می شد تشخیص داد که نشانی ایمیل شخصی نیست . تشکّر کردم در حالی که امید چندانی به یافتن پاسخ پرسش هایی که در همان لحظه سرگرم ارسال آن ها بودم نداشتم .
قریب به 30 روز در انتظار پاسخ رولینگ به پرسش های نه چندان کم شمار خود بودم . در حالی که امیدی به دریافت پاسخی نداشتم ، پاسخ‌های او را دریافت کردم ، هر چند رولینگ به برخی از پرسش های ارسال شده پاسخ نداده بود . امّا مجموعه پرسش و پاسخ ها به گمانم آن قدر جذاب بود که امکان درج آن ها وجود داشته باشد . تصوّر می کنم وجوعه گفته های رولینگ شاید بتواند ابعاد ناشناخته ای از زندگی خالق " کوچکترین امّا دوست داشتنی ترین جادوگر دنیا " را آشکار کند .


سؤال – ایده خلق شخصیت " هری پاتر " چه زمان و چگونه شکل گرفت ؟
جواب – شاید باور نکنید امّا من درحال مسافرت با قطار بودم . اگر درست به یاد بیاورم از منچستر به لندن مسافرت می کردم که ایده خلق شخصیت جادوگری کوچک که خودش هم نسبت به توانایی هایش آگاه نیست در ذهنم شکل گرفت . امّا این جادوگر نوجوان چگونه باید به اسرار جادوگری دست می یافت ؟ رفتن به یک مدرسه جادوگری بهترین راه حل بود . بدین ترتیب مکانی به عنوان مدرسه جادوگری که حوادث متعددی در درون آن می توانست اتّفاق بیفتد هم در ذهنم شکل گرفت .

سؤال – چه مدّت زمان صرف نوشتن نخستین کتاب ، یا در حقیقت تکمیل این طرح اوّلیه شد ؟
جواب – نوشتن اوّلین کتاب حدود 5 سال طول کشید . البتّه تمام این مدّت صرف نوشتن کتاب اوّل نشد ؛ بلکه بخش عمده ای از آن صرف شکل دهی به روند و طرح کلّی داستان که قرار بود در چند سال روی بدهد ، گردید . در طی این زمان من حتّی بخش هایی از کتاب های بعدی را نیز نوشتم .

سؤال – مجموعه داستانهای هری پاتر تا حدی سنگین و پیچیده به نظر می رسد . وجود فاصله زمانی نسبتا طولانی میان انتشار قسمت های مختلف باعث شده است تا خوانندگان کتاب های جدید شما مجبور به بازبینی و مرور قسمت های قبلی باشند . گاه حتّی به نظر می رسد که شما در نقش یکی از اساتید مدرسه هاگوارتز قصد امتحان آموخته های خوانندگان خود را دارید . آیا این روند در کتاب های آتی نیز دنبال خواهد شد ؟
جواب – من در هر کتاب سعی می کنم تا خوانندگان را با فضای دیگری آشنا کنم . تعدد شخصیت ها و حوادث شاید بتواند دلیل اصلی گفته شما باشد . امّا به هر حال پیوستگی مطالب به نحوی است که تصوّر می کنم نیازی به بازبینی و یا به گفته شما مرور کتاب های پیشین نباشد. من معتقدم که حتّی بعد از گذشت چند سال خوانندگان این مجموعه آثار تمام حوادث قسمت های پیشین رو به خاطر دارند . شاید خودخواهانه به نظر برسد امّا به اعتقاد من هری پاتر فراموش شدنی نیست .
گذشته از این مسائل تصوّر می کنم برای قسمت های آتی این مجموعه با پیچیده تر شدن داستان ، شاید مجبور به نوشتن نوعی " یادآوری " باشم .
در مورد امتحان آموخته های خوانندگان هم باید بگویم هرگز چنین قصدی نداشته ام . امبا به هر ترتیب شما هم باید به خاطر داشته باشید که من قبل از این که یک نویسنده باشم یک معلّم بوده ام .

سؤال – تاکنون پنج جلد از مجموعه داستان های " هری پاتر " انتشار یافته است ، آیا همچنان قصد دارید بعد از نوشتن هفتمین جلد کتاب را به پایان برسانید ؟ اصلاً چرا این عدد ( هفت ) را در نظر گرفته اید ؟
جواب – قطعاً این مجموعه بعد از انتشار جلد هفتم به پایان خواهد رسید . امّا در مورد انتخاب عدد هفت هم هیچ دلیل خاصی وجود نداشت غیر از این که احساس می کردم برای آموزش یک جادوگر جوان این مدبت کافی است . هری در یازده سالگی وارد مدرسه شده و در هفده سالگی از آن خارج شده است . هر جلد از این مجموعه نیز به بررسی نحوه زندگی هری در عرض یک سال خواهد پرداخت .

سوال – در مورد حوادث قسمت های آتی ، آیا تصمیم گرفته اید ؟
جواب – موضوع اصلی این داستا نبرد خیر و شر است . متأسّفانه در این نبرد قهرمانان همیشه زنده نمی مانند . بسیاری از کودکان نزد من می آیند و از من می خواهند که اجازه ندهم " رون " کشته شود . آن ها معتقدند که چون او بهترین دوست هری است بیش از دیگران در معرض قتل و کشته شدن توسط نیروهای اهریمنی قرار دارد . پاسخ من همیشه به آن ها این جمله است : " قهرمانان می میرند . متأسّفم ! "

سؤال – در این مجموعه انبوهی از اسامی عجیب به چشم می خورد . این اسامی را چگونه انتخاب کردید ؟
جواب – برخی از این اسامی کاملاً ساختگی هستند . امّا در مورد برخی دیگر باید بگویم که من علاقه‌ی عجیبی به ثبت اسامی کمیاب دارم . برای نمونه " هدویگ " نام یک فرد مقدّس بوده و یا " اسنیپ " نام منطقه ای در انگلستان است . " دامبلدور " هم در گویش محلّی به نوعی زنبور اطلاق می شود .

سؤال – " هری پاتر " داستانی است که برا یکودکان نوشته شده است . چه چیزی باعث می شود تا این داستان تا این حد با بزرگسالان ارتباط برقرار کند ؟
جواب – در هنگام نوشتن این داستان هرگز طیف سنی خاصّی را در نظر نداشته ام . هری برای همه همه‌ی گروه های سنی نوشته شده است . تصوّر می کنم حاصل کار مجموعه ای قابل توجّه است که هر کسی از خواندن آن لذّت می برد . باز همک تأکید می کنم که من این کتاب را برای کودکان ننوشتم ، بلکه این کودکان بودند که آن را به عنوان کتاب محبوب خود انتخاب کردند .

سؤال – آیا هرگز تصوّر می کردید که کتاب نخست شما به چنین موفّقیت عمده ای دست یابد ؟
جواب – قطعاً حتّی اگر در رویاهایم نیز چنین چیزی را تصوّر می کردم بلافاصله به روانپزشک مراجعه می کردم . من در تمام دوران زندگی ام همواره آرزو داشتم که کتابی را که خود نوشته ام در ویترین یک کتاب‌فروشی ببینم . خبر انتشار " هری پاتر " برای من بهترین خبر ممکن بود . آن احساس را هرگز فراموش نمی کنم . از کودکی آرزو داشتم که روزی به عنوان یک نویسنده شناخته شوم و این اتّفاق بالاخره افتاد . آن چه که پس از انتشار کتاب روی داد فوق العاده و نکردنی بود امّا باز هم همان لحظه‌ی شنیدن خبر انتشار کتاب را به یاد ماندنی ترین لحظه‌ی عمر خود می دانم .

سؤال – موفّقیّت شما به عنوان یک نویسنده چه تاثیری بر زندگی شخصی شما گذاشته است ؟ آیا کاری بوده است که همیشه در آرزوی انجام آن باشید و اکنون فرصت آن را به دست آورده باشید ؟
جواب – من همیشه در آرزوی مصاحبه با خبرنگاران بودم . حتّی چاپ نامی شبیه نام من هم باعث هیجانم می شد . بارها فکر می کردم که اگر من به جای شخص دیگری بودم ، از همان اشخاصی که دائماً مصاحبه ها و عکس های آنان چاپ می شود ، چه می گفتم ؟ حالا وضعیت به گونه ایست که باید روزانه به ده ها در خواست مصاحبه پاسخ منفی بدهم تا فرصت کافی برای کار کردن داشته باشم . از طرف دیگر من همیشه آرزوی سفر و دیدن کشورها و شهر های دیگر را داشتم امّا هیچ وقت به علّت مشکلات مالی نتوانستم این کار را انجام دهم . حالا به راحتی می توانم کشور یا شهر مقصد خود را انتخاب کنم و نگران هیچ چیز نباشم . جالب است . زمانی نگران هزینه حتّی یک سفر کوتاه بودم . امبا الان که به راحتی می توانم مخارج یک سفر طولانی را بپردازم حتّی نیاز به پرداخت یک پوند هم برای سفر و اقامت خود ندارم .

سؤال – از این که اکنون یکی از مشهورترین نویسنده های جهان محسوب می شوید ، چه احساسی دارید ؟
جواب – برخلاف تصوّر شما من چندان هم شناخته شده نیستم . البتّه از ناشناخته ماندن هم لذّت می برم .بارها پیش آمده است که در کافه ، رستوران یا مغازه ای ساعت ها وقت خود را سپری کرده ام و تنها در هنگام ارائه کارت شناسای خود برای پرداخت هزینه ها شناخته شده ام . تصوّر می کنم این من نیستم که شناخته شده ام ، این " هری پاتر " است که در تمام جهان شناخته شده است . روزی در یک فروشگاه دختر جوانی که صندوقدار بود به من گفت که آخرین کتاب من را خریده تصمیم دارد آن را در طول ماه عسل با نامزدش بخواند !

سؤال – تاکنون دو فیلم بر اساس داستان های شما ساخته شده و به نمایش در آمده است ، سومین فیلم هم به زودی نمایش داده خواهد شد ، آیا از حاصل این کار راضی هستید ؟
جواب – بله راضی هستم . امبا این مسئله را هم نمی توانم پنهان کنم که با شنیدن خبر ساخت هر فیلم بر اساس این داستان اضطراب را در درون خود احساس می کنم که تا زمان اکران عمومی فیلم و ارزیابی واکنش بینندگان از بین نمی رود . در حال حاضر هم بی صبرانه منتظر اکران سومین فیلم هستم .

سؤال – آیا " هری پاتر " اوّلین تجربه داستان نویسی شما بود ؟
جواب – " هری پاتر اوّلین کتابی بود که از من منتشر شد . در زمان انتشار هری پاتر من دو کتاب دیگر نیز نوشته بودم نوشته بودم که تاکنون آن ها را منتشر نکرده ام .

سؤال – از چه زمانی نوشتن را شروع کردید ؟
جواب – اوّلین داستان خود را در سن پنج یا شش سالگی نوشتم . داستانی در مورد خرگوشی بنام " ربیت " !

سؤال – چه زمان ، در کجا و چگونه می نویسید ؟
جواب – همیشه ، همه جا و با دست هایم !

سؤال – آیا پس از پایان مجموعه هری پاتر ، طرح دیگری را در نظر دارید ؟
جواب – من همیشه مشغول نوشتن بوده ام . بعد از این نیز همین کار را خواهم کرد . برای من مهمترین مسئله نوشتن است حتّی اگر یکی از آثارم چاپ نشود . امّا در مورد طرح یا برنامه ای برای آینده باید بگویم که مجموعه داستان های هری پاتر فعلاً تمام ذهن و وقت مرا به خود اختصاص داده است و بنابر این هیچ طرحی برای آینده ندارم .

سؤال – برای نویسندگان جوان چه پیشنهادی دارید ؟
جواب – فکر نمی کنم هیچ " نویسنده ای " نیازمند پیشنهادات من باشد ! در ضمن من هنوز خود را یک نویسنده تازه کار امّا خوش شانس می دانم ، شاید تنها چیزی که بتوان به نویسندگان جوان بگویم این است که صبور و خویشتن دار باشند .

سؤال – در اوقات فراغت چه می کنید ؟
خوب ، من در واقع اوقات فراغت چندانی ندارم . چند روز پیش یک پسر جوان هم از من این سؤال را کرد و من باز هم پاسخی نداشتم . واقعیت این است که حرفه من ، به نوعی بزرگترین تفریح و سرگمی من را شکل می دهد . به هر حال در معدود زمان های فراغتی که پیدا می کنم ترجیح می دهم در کنار دختر خود و دوستان او باشم .

سؤال – شما در اسکاتلند زندگی می کنید ، امّا کشورهای بسیاری را دیده اید ، آیا تا به حال به این فکر افتاده اید که در مکانی دیگر اقامت کنید ؟ مکانی که شاید بیشتر در معرض توّجه رسانه ها باشید ؟
جواب – من در انگلستان ، فرانسه و پرتغال هم زندگی کرده ام . در این میان پرتغال را واقعا دوست دارم . دختر من به نوعی یک دو رگه است و خون پرتغالی در رگ های او جاری است . شاید زمانی به همراه او به این کشور برگشتم و برایش توضیح شرح دادم که چرا آفتاب تابان این کشور را با مه و ابر اسکاتلند عوض کرده ام !

سؤال – آیا تا کنون به شخصی برخورد کرده اید که هرگز انتظار آن را نداشته اید که آثار شما را خوانده باشد ، امّا او آثار شما را با دقّت خوانده باشد ؟
جواب – خوب تصوّر می کنم که کمتر نویسنده ای را بیابید که انتظار داشته باشد ، رئیس جمهور پادشاه یا ملکه آن کشور اثر او را خوانده باشد ! امّا من در جریان انتشار چهارمین کتاب خود با اتّفاق عجیبی روبرو شدم . ملکه انگلستان در محل برگزاری مراسم حضور داشت و خوب حتماً می دانید که این یک اتفاق چندان عادی نیست . ما مدّتی با هم صحبت کردیم . خیلی دوست داشتم بدانم که آیا او هم آثار من را خوانده است یا نه ؟ اما هرگز این سؤال را مطرح نکردم و اکنون نیز حسرت نپرسیدن این سوال را می خورم !

سؤال – اگر نویسنده نمی شدید ، یا اگر هیچ اثری از شما منتشر نمی شد برای گذراندن زندگی خود چه حرفه ای را انتخاب می کردید ؟
جواب – قطعاً به نوشتن ادامه می دادم . نوشتن را تحت هیچ شرایطی ترک نمی کردم . امّا برای گذراندن زندگی خود باز هم به سراغ همان حرفه قدیمی که بسیار هم دوستش دارم ، می رفتم . من قبلاً یک معلّم بوده ام . فکر می کنم یک معلّم هم باقی خواهم ماند .


معرفی سایت

توضیحاتی در مورد سایت :
http://www.hp-lexicon.org
این یک سایت کاملا آماری است که تمام اطلاعات را با توجه به 5 کتاب جمع کرده و من اشتباهی در آن ندیدم.به نظر من بهتری سایت است چون من عاشق آمارم.
1-این سایت یک اطلس تمام عیار از دنیای جادو(نقشه هاگوارتز و هاگزمید و وزارت سحر و جادو و ...) در اختیار شما قرار میدهد.
http://www.hp-lexicon.org/atlas.html
2-یک دایره المعارف کامل از تمام موجودات جادویی و جادوگرها و ماگل ها در اختیار شما قرار میدهد
http://www.hp-lexicon.org/master-index-intro.html
3- خلاصه ای از تمام کتابها و فیلمهاو تقویم روزانه ابتدا و انتهای هر سال تحصیلی در هاگوارتز را دارد
http://www.hp-lexicon.org/about_menu.html
مثلا تقویم کتاب 5:
http://www.hp-lexicon.org/calendar_op.html
4-یک دایره المعارف کامل از تمام ورد ها و معجونهای جادویی
http://www.hp-lexicon.org/spells.html
5- هند بوک کامل راهنمای کویدیچ
http://www.hp-lexicon.org/quidditch.html
6-تاریخچه جادو و جادوگری (با توجه به 5 کتاب)
http://www.hp-lexicon.org/timeline_main0.html

تریلر فیلم سوم

بالاخره تریلر فیلم سه هم ۷.۸روز پیش پخش شد.


برای دیدن آن به سایت www.azkaban.com  بروید.

مطالب زیر توسط منابع معتبر و خود J.K.Rowling تایید نشده اند:

1- طبق شایعات تایید نشده ای اینکه قبلا گفته شده بود در فیلم رابطه عاشقانه ای بین رون و هرمایونی وجود دارد تکذیب شده

2- 2/3 فیلم گرفته شده است.

3-کتاب ششم ژانویه  به بازار میاد در این کتاب هری یک جراحت کوچک پیدا می کند که پایدار است.کتاب به اندازه Gof است
مرجع:
http://www.darkmark.com/c.c?l=home